چیک سای

چیک سای

Chiksay
چیک سای

چیک سای

Chiksay

جزوه آموزش هیپنوتیزم و مانیه تیزم، فریدون فریور Download 12 booklets of hypnosis and hypnosis training, Fereydon Freever


Download 12 booklets of hypnosis and hypnosis training, Fereydon Freever

دانلود 12 جزوه آموزش هیپنوتیزم و مانیه تیزم، فریدون فریور

این جزوه ها توسط استاد بزرگ فریدون فریور ارائه شده که ایشان بزرگترین استاد در زمینه هیپنوتیزم و مانیه تیزم بوده اند
دسته بندی روانشناسی و علوم تربیتی
بازدید ها 64
فرمت فایل pdf
حجم فایل 7800 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 220
دانلود 12 جزوه آموزش هیپنوتیزم و مانیه تیزم، فریدون فریور

فروشنده فایل

کد کاربری 23207
کاربر

این جزوه ها توسط استاد بزرگ فریدون فریور ارائه شده

که ایشان بزرگترین استاد در زمینه هیپنوتیزم و مانیه تیزم بوده اند

و از شاگردان به نام آن میتوان استاد شعبان طاووسی

ملقب به کابوک را نام برد.

استاد فریدون فریور 12 جزوه را آماده کرده اند

برنامه ایشان به این طریق است که هر جزوه برای یک ماه می باشد.

اگر صبور باشید و تمرینات هر جزوه را یک ماه به صورت منظم

انجام دهید.دارای خصوصیات زیر خواهید بود

1- رسیدن به مرحله عمیق خودهیپنوتیزم

شرطی شدن در عرض کمتر از 10 ثانیه

2- آموزش کامل و جامع دگر هیپنوتیزم و متافیزیک

یعنی هر فرد را قادر خواهید بود هیپنوتیزم کنید.

3- آموزش کامل مانیه تیزم.به راحتی با انتقال انرژی خود به دیگران

خیلی سریع و راحت دیگران را خواب میکنید.

4- فعال شدن چاکراه های بد ن

5- انعطاف فوق العاده بد ن

6- دارای تعادل جسم و روح فوق العاده بالا

7- افزایش تمرکز فکر حد اقل ۵ برابر

8- افزایش اعتماد به نفس حد اقل ۵ برابر

9- از بین رفتن تمام دردهای عضلانی و کوفتگی و رفع یبوست

10- و . . . .

باز هم متذکر میشوم که شرط و لازمه همه موفقیتهای فوق ,این است که صبور باشید و منظم تمرینات هر جزوه را به مدت یک ماه انجام دهید.

مشخصات محصول:

*نام محصول:۱۲ جزوه آموزش هیپنوتیزم و مانیه تیزم

*اشانتیون: ده ها موزیک مدیتیشن (برترین موزیکهای ریلکسیشن)

*مولف: فریدون فریور

*تعداد جزوات:۱۲ جزوه

*نوع فایل: پی دی اف و مالتی مدیا شده

*حجم فایل:۶٫۳۱ mb

پرسشنامه سنجش رضایت شغلی هی گروپ همراه با تفسیر High Group job satisfaction questionnaire with interpretation


 High Group job satisfaction questionnaire with interpretation
هی گروپ پرسشنامه سنجش رضایت
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 31
فرمت فایل doc
حجم فایل 51 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 5
پرسشنامه سنجش رضایت شغلی هی گروپ همراه با تفسیر

فروشنده فایل

کد کاربری 7173
کاربر

هی گروپ
پرسشنامه
سنجش رضایت

همکار گرامی

با سلام، پرسشنامه‌ای که ملاحظه می‌فرمائید------------------------------------- خواهشمندیم که با پاسخگویی دقیق، امکان شناخت بهتر فضای شرکت را فراهم نمائید تا واحد منابع انسانی بتواند برای بهبود شرایط کاری و تقویت روحیه همدلی و همکاری، اقدامات مؤثری را بکار بندد.

پیشاپیش از همکاری سازنده شما، تشکر و قدردانی می شود.

  1. لطفاً به تمام سوالات پاسخ دهید.
  2. پاسخ صحیح یا غلطی وجود ندارد. برای هر پرسش، ‌پاسخی را انتخاب نمایید که با نظر شما بیشترین انطباق را دارد.
  3. اطلاعات پرسشنامه کاملا محرمانه و بی نام می باشد.
  4. جهت تکمیل نظرسنجی حدود 20 دقیقه وقت نیاز است.
  5. دقت و صراحت شما، در پاسخ به پرسش ها موجب افزایش اعتبار این نظرسنجی می باشد.

1-لطفاً میزان تحصیلات خود را مشخص کنید؟

1)زیر دیپلم□ 2)دیپلم□ 3)فوق دیپلم□ 4)لیسانس□ 5)فوق لیسانس □ 5)دکتری □

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 221 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 78

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر در 78 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

مبانی نظری پیشینه تحقیق افسردگی وعزت نفس وعوامل مداخله گر

 

مقدمه : در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.

            رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است. یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛ اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) . شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای  نامیده شده اند. برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی – رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است . بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.

لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی – رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 


علایم افسردگی  و سبک های  آن

برای درک اصطلاح بالینی افسردگی انجمن روان پزشکی امریکا( 1994) اظهار می دارد که افراد دچار افسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه می کنند:

¨      تغییر در اشتها, آنها یا کم اشتها می شوند و وزن را از دست می دهند و یا پراشتها می شوند و وزنشان زیاد می شود.

¨      بی خوابی یا خواب بیش از حد معمول .

¨      کاهش انرژی و احساس خستگی .

¨      از دست دادن علاقه واحساس لذت نسبت به فعالیتهای لذت بخش گذشته.

¨      احساس بی ارزشی , خود سرزنشی  یا گناه زیاد.

¨      کاهش توانایی تفکر یا تمرکز.

¨      افکار تکراری درباره مرگ , افکار خودکشی .

            افرادی که از افسردگی رنج می برند سبک های زیر در آن ها به صورت عادت در می آیند . آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ سلامت خود از این سبک ها دست بردارند ( هدلاند ورود , 1995).

وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران [1] : افراد افسرده عزت نفس خود را به شدت وابسته به تأیید دیگران می دانند.

فقدان سیستم حمایت اجتماعی : افراد مستعد افسردگی بیشتر درونگرا و منزوی هستند . آنها از مهارت های لازم برای حفظ روابط اجتماعی جهت حمایت خود استفاده نمی کنند.

استرس در روابط نزدیک : احساس افسردگی اغلب هنگامی که در روابط بین فردی ناهمگنی وجود دارد افزایش می یابد.

سبک تمرکز برخود افسرده ساز:  افراد افسرده ذهن خود را با افکار منفی مشغول می کنند آنها زمان زیادی را صرف یادآوری موارد منفی زندگی خود کرده و هرگز مهارت های رویارویی خود را به کار نمی برند.

آسیب پذیری کمال گرایانه :  افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند و چون کامل نیستند خود را بی ارزش و زندگی شان را بیهوده تلقی می کنند.

کنترل بیرونی : افراد افسرده احساس می کنند که وقایع مهم زندگی شان خارج از کنترل آنها است.

الف - نظریه های شناختی افسردگی :

افسردگی از تغییرات نظام شناختی ناشی می شود , فرد افسرده تحت تاثیر برخی از عوامل شناختی خود تجربه ها و آینده اش را با دید « منفی »  نگاه می کند نگرش منفی در همه ابعاد وجود او مانند احساس , تفکر و رفتارش دیده می شود ؛ با خود برخوردی منفی دارد به همین دلیل به تعیین هدف و پیگیری آن بی علاقه می شود و آینده را تیره و تار می بیند و احساس می کند انسانی حقیر . بی ارزش و از لحاظ اجتماعی به عنصری بدرد نخور تبدیل شده است . تفکر منفی به سایر نشانه های افسردگی , مانند , اندوه , رفتار انفعالی , خودخوری , بی نشاطی و میل به خودکشی , کمک می کند؛ در نتیجه دایره بسته ای ایجاد می شود ( تصویر 1-2)و تفکر منفی , روحیه ناخوشایند و انگیزه های منفی یکدیگر را تقویت می کند ( به نقل از قراچه داغی , ترجمه 1382). در توجیه نظام شناختی افسردگی به نظریه های شناخته شده مرتبط با بنیادهای شناختی افسردگی پرداخته می شود.

 

 

تصویر1-2: دور افسردگی : آماج درمان می تواند افکار اتوماتیک منفی و معانی اختصاصی منفی , وضعیت بدنی افسرده باشند. آماج غیر مستقیم مداخلات با پیکان های ضخیم نشان داده شده است. آماج اصلی , خود الگوی طرحواره ای می باشد که با حلقه ای از پیکان های ضخیم احاطه شده است. برگرفته از تیزویل و برنارد , 1993

 

      1- نظریه  بک و تحریف های شناختی

مفصل ترین و جامع ترین توجیه شناختی افسردگی توسط بک، در سال 1976 مطرح شده است (مهریار , 1373). مدل شناختی بک ( بک , 1967 , 1976) بطور طرحواره ای در تصویر 2-2 نشان داده شده است. در این مدل نظر برآن است که تجربه در افراد به تشکیل فرض ها درباره خویشتن و جهان می انجامد و این فرضها یا طرحواره ها , خود, در سازمان بندی ادراک و در کنترل و ارزیابی رفتار مورد استفاده قرار می گیرند( فنل , 1989).

نظریه افسردگی بک مشابه نظریه او درمورد اضطراب می باشد. حوادث منفی قبلی بنا به فرض, در شکل طرحواره هایی در حافظه رمز گذاری می گردند و به موقع وقوع حوادث مشابه , فعال شده و تعبیر و تفسیر اطلاعات جدید را تحت تأثیر خود قرار می دهند. طرحواره های افسردگی شامل اطلاعات گزاره ای ( فرضیه های اساسی ) هستند مبنی بر اینکه « خود» ناتوان , دنیای بیرون پر از مشکلات , و آینده ناامید کننده است. فعال شدن این طرحواره ها دارای دو اثر عمده است  : نخست , بخشی از این اطلاعات در شکل افکار منفی خودکار به صورت غیر ارادی وارد هشیاری می گردد از قبیل  « هیچ کس مرا دوست ندارد» یا « امیدی به آینده نیست » . تأثیر دوم تفکر طرحواره ای آن طوری که بک می گوید ، به خطاهای منطقی که افراد افسرده در ارزیابی موقعیت مرتکب می شوند, مربوط می گردد : آنها بر اساس شواهد محدود و یا حتی متناقض استباط های اختیاری به عمل می آورند, به جای توجه به کل موقعیت , انتزاع های انتخابی از جزئیات می کنند , یک حادثه بی اهمیت و مجزا را به همه موارد تعمیم می دهند, اهمیت حوادث را به شیوه ای غیر واقع گرایانه بیش از اندازه کوچک یا بزرگ می نمایند. , حوادث را به شیوه ای نا مناسب شخصی کرده و آنها را در مقوله های افراطی و متضاد قطبی می کنند. بر طبق نظر بک محتوای ویژه افکار هشیار [2] منجر به یک پاسخ هیجانی ویژه می شود ( کراندل و چامبلس ، 1981) [3] . همسو با این نقطه نظر وی اعتقاد دارد که مراجعان افسرده عقاید تحریف شده و منفی در مورد خودشان ، دنیای پیرامون و آینده می سازند ( فولکمن و لازاروس ، 1984). بسیاری از مردم در فرایند اجتماعی شدن خود, مجموعه ای  از نظرات یا نگرش هایی را پرورش می دهند، که درواقع غیر منطقی هستند، این فرضیات از آن جهت غیر منطقی هستند که مورد حمایت محیط قرار نمی گیرند؛ تحریف های شناختی خطاهای منطقی منظمی هستند که باعث بازنمایی های نادرستی از واقعتیت‌ها  می گردند ( مبینی , 1376) . این تحریف های شناختی شامل موارد زیر است :

  1. انتزاع انتخابی : [4] شخص شواهد برجسته تر و تناقضات را نادیده می گیرد و در مورد یک رخداد بر اساس یک چیز جزئی منفی نتیجه می گیرد.
  2. استنباط دلبخواه [5] : که در آن ارزیابی منفی در غیاب شواهد صورت می گیرد.
  3. تعمیم بیش از اندازه [6] : یک نتیجه کلی منفی از تنها یک رخداد گرفته می شود و به طریقی غیر قابل قبول در موقعیت های غیر مشابه به کار برده می شود.
  4. بزرگتر جلوه دادن [7] ( بعضی وقت ها فاجعه آمیز جلوه دادن [8] نامیده می شود) : که در آن اهمیت یک رخداد منفی بیش از حد برآورده می شود یا بزرگ جلوه داده می شود.
  5. تفکر همه یا هیچ[9]  : تمایل به فکر کردن به مطلق ها ( هر چیزی یا خوب است یا بد و اغلب بد است ) . 

افکار خودکارو خطاهای منظم منطقی منجر به ارزیابی های منفی خود, دنیا و آینده شده و محتوای هشیاری آگاه فرد تیره و خود - ملامتگر[10]   می گردد . درنتیجه خلق شخص افسرده تر می گردد. زمانی که شخص دچار افسردگی خفیف است , افکار منفی با درجاتی از عینیت ارزیابی می گردد, اما در افسردگی های شدید بیماران احساس می کنند که کنترل خود را بر فرآیندهای فکری شان از دست داده اند , ذهن آنها جولانگاه افکار خودکار منفی می گردد و شروع به پردازش طرحواره ای اطلاعات جدید می نماید. ( بروین 1989).

در حالی که نظریه های اضطراب به اکتساب اطلاعات جدید درباره موقعیت های خطرناک تأکید می کنند ، نظریه های افسردگی مکرراًبه مفهوم . « خود پنداره » به عنوان نظامی از دانش یا باورها در مورد خود شخص توجه می کنند. به عنوان مثال در نظریه شناختی – اجتماعی اوتلی [11] و بولتون ( 1985) در مورد افسردگی، فرض بر این است که حوادث معینی از زندگی بدین دلیل فشارزا قلمداد می شوند، که برای « خود » فرد تهدید کننده هستند، در موقعیت هایی که «خود » در نقش یک سری از نقش ها هویت می یابد . یک نقش , از قبیل « مادر خوب » یا یک « نان آور» هویت ویژه ای را فراهم می کند و با اهداف , نقشه ها , و انتظارات شخصی ارتباط برقرار می کند( ص 1377) . اوتلی و بولتون پیشنهاد می کنند که شروع افسردگی به ارتباط بین انتظارهای نقش شخصی و تصدیق این انتظارات توسط کسانی که نقش مهمی را در این روابط بازی می کنند، بستگی دارد. فقدان یکی از اینها ، یا هر موقعیت دیگری که جلوی ایفای نقش مهم برای هویت فرد را بگیرد، ایجاد افسردگی می کند. از سوی دیگر ، آسیب پذیری از دیدگاه آنها به عنوان فقدان نقش های مکمل یا بالقوه ای است که در موارد مربوط به یک فقدان بواسطه آنها می توان اهداف خود تعریفی را دنبال نمود.      

 

 

 

 

 

 

شکل گیری فرضهای ناکارآمد [12]

 

رویداد حساس

 

فعال شدن فرض ها

 

افکار خود-آیند منفی

نشانه های افسردگی

 

 

  جسمی        شناختی          عاطفی        انگیزشی           رفتاری

 

 

 

تصویر 2-2 مدل شناختی افسردگی ( به نقل از فنل)

 

 

2 - فرضیه اسنادی درماندگی آموخته شده

سلیگمن[13] ( 1975) درماندگی را حالتی روانی دانسته که در شرایط کنترل ناپذیر ایجاد می شود شرایطی که در آن پیامد حاصل از واقعه مستقل از پاسخ های موجود است. او در توضیح مصونیت در برابر درماندگی می گوید : در صورتی که فرد قبل از قرار گرفتن در موقعیت درماندگی تجربه کنترل پذیر داشته باشد اثرات درماندگی در امر کاهش می یابد . آبرامسون[14]  , سلیگمن و تیسدیل [15]  (1978). فرضیه درماندگی در انسان را با در نظر گرفتن چهار چوب اسنادی مورد تجدید نظر قرار دادند. آنها فرض کردند، اسنادهای عمومی ، پایدار و درونی درباره علل رویدادهای منفی در تعمیم و مزمن بودن درماندگی و ایجاد نقایص شناختی و هیجانی تاثیر دارند. آبرامسون و همکاران ( 1978) اشاره کردند، که فرضیه درماندگی در چهار چوب اسنادی بهتر می تواند اثرات مصونیت و درمان را توضیح دهد.  

سلیگمن ( 1981) طی یک مقاله خلاصه ای از مدل اصلاح شده اسنادی را ارائه نمود . طبق اظهارات وی در این مدل جدید برای وقوع افسردگی  چهار فرض کافی است ( ویلیامز [16], 1992) :

  1. فرد انتظار دارد که احتمالاٌ یک حالت آزارنده [17] شدید پس از پیش آمدها رخ دهد( یا یک حالت دلخواه پیش آمدها غیر ممکن است )
  2. فرد در مقابل این حالات آزارنده خود را بی دفاع تصور می کند.
  3. فرد سبک اسنادی غیر انطباقی [18] دارد بطوریکه رویدادهای منفی را به علل درونی ، پایدار و کلی و رویدادهای مثبت را به علل بیرونی , ناپایدار و اختصاصی نسبت می دهد. 
  4. هر قدر احتمال  پیش آمدن ، حالت آزارنده و احساس کنترل ناپذیری آن شدیدتر باشد، همانقدر شدت نارسایی های انگیزشی و شناختی بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر هر اندازه اهمیت رویداد کنترل ناپذیر برای فرد بیشتر باشد، بهمان میزان شدت نابسامانی عاطفی و کاهش عزت نفس در فرد ، بیشتر خواهد بود. 

به دلایلی مبهم اغلب پژوهشهای بعدی روی فرض سوم تکیه کردند، به این معنی که اصرار دارند سبک اسنادی غیر انطباقی فرد را برای واکنش افسردگی وار در مقابل وقوع رویداد های آزارنده یا عدم وقوع رویدادهای مثبت آماده می کند ( مبینی ، 1376 ) .

افراد افسرده از روی عادت پیامدهای منفی را به علل درونی ، پایدار و کلی نسبت می دهند و رویدادهای مثبت را به علل بیرونی , ناپایدار و اختصاصی . به عبارت دیگر به دنبال شکست، بیمار افسرده خود را سرزنش می کند و چنین می انگارد ، که علت شکست , عمومی و مستمر است؛ و نیز به دنبال موفقیت , اهمیتی برای آن قائل نیست؛ زیرا می پندارد این موفقیت هیچ تاثیر مثبتی در آینده اش ندارد. ماهیت و نوع اسناد برای تجربه آزارنده خاص طبیعت افسردگی را تعیین می کند. اسناد درونی تعیین می کند که عزت نفس فرد تحت تاثیر قرار گرفته است. اسناد پایدار مزمن بودن افسردگی و اسناد کلی عمومیت احساسات افسردگی را تعییین می کند و نیز شدت افسردگی نه تنها به وسیله آزارنده بودن رویداد بلکه توسط اسنادهای شخص نسبت به آن تعیین می شود. در یکی از تجدید نظرهای اخیر از این مدل چنین فرض می شود که سبک اسنادی نه علت لازم و نه علت کافی افسردگی ، بلکه یک علت مؤثر یا عامل خطر ابتلاء به افسردگی در کنار بسیاری دیگر از عوامل قرار دارد ( مبینی، 1376).

 

 

 

3 نظریه ناامیدی [19] افسردگی

آلوی و ابرامسون ( 1988) نظریه درماندگی آموخته شده را به شکل جدیدتری مطرح کردند که در آن ناامیدی به جای درماندگی بعنوان عامل اصلی در بروز افسردگی تبیین شده است. ( مبینی 1376).

در نظریه ناامیدی افسردگی علل بر طبق روابط ترتیبی آنها در ارتباط با شروع علائم بیماری از همدیگر تفکیک می شوند.علل دور از وقوع و علل نزدیک به وقوع،  علل دور از وقوع [20] که در ردیف سبب شناختی افسردگی جلوتر عمل می کنند، در این نقطه از ترتیب علی هیچ تظاهری از علائم افسردگی دیده نمی شود. از طرف دیگر علل نزدیک به وقوع [21] که نسبتاٌ دیرتر عمل کرده و کمی قبل یا همراه علائم این بیماری رخ می دهند. نظریه ناامیدی افسردگی صریحاٌ تأکید می کند ، که افسردگی یک اختلال ناهمگون است و علاوه بر ناامیدی عوامل دیگر نیز از عوامل کافی برای وقوع افسردگی هستند


[1] Unrealistic dependency

[2] conscious

[3] Grandell & chambless

[4] Selective abstraction

[5] arbitrary inferences

[6] Overgeneralization

[7] magnification

[8] catastrofication

[9] all – or – none thinking

[10] self - critical

[11] oatley

[12] dysfunctional

[13] Seligman

[14] Abramson

[15] Teasdale

[16] Williams

[17] aversive

[18] maladaptive attributional

[19] hopelessness theory

[20] proximal

[21] distal

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 221 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 78

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر در 78 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

مبانی نظری پیشینه تحقیق افسردگی وعزت نفس وعوامل مداخله گر

 

مقدمه : در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.

            رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است. یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛ اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) . شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای  نامیده شده اند. برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی – رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است . بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.

لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی – رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

 


علایم افسردگی  و سبک های  آن

برای درک اصطلاح بالینی افسردگی انجمن روان پزشکی امریکا( 1994) اظهار می دارد که افراد دچار افسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه می کنند:

¨      تغییر در اشتها, آنها یا کم اشتها می شوند و وزن را از دست می دهند و یا پراشتها می شوند و وزنشان زیاد می شود.

¨      بی خوابی یا خواب بیش از حد معمول .

¨      کاهش انرژی و احساس خستگی .

¨      از دست دادن علاقه واحساس لذت نسبت به فعالیتهای لذت بخش گذشته.

¨      احساس بی ارزشی , خود سرزنشی  یا گناه زیاد.

¨      کاهش توانایی تفکر یا تمرکز.

¨      افکار تکراری درباره مرگ , افکار خودکشی .

            افرادی که از افسردگی رنج می برند سبک های زیر در آن ها به صورت عادت در می آیند . آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ سلامت خود از این سبک ها دست بردارند ( هدلاند ورود , 1995).

وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران [1] : افراد افسرده عزت نفس خود را به شدت وابسته به تأیید دیگران می دانند.

فقدان سیستم حمایت اجتماعی : افراد مستعد افسردگی بیشتر درونگرا و منزوی هستند . آنها از مهارت های لازم برای حفظ روابط اجتماعی جهت حمایت خود استفاده نمی کنند.

استرس در روابط نزدیک : احساس افسردگی اغلب هنگامی که در روابط بین فردی ناهمگنی وجود دارد افزایش می یابد.

سبک تمرکز برخود افسرده ساز:  افراد افسرده ذهن خود را با افکار منفی مشغول می کنند آنها زمان زیادی را صرف یادآوری موارد منفی زندگی خود کرده و هرگز مهارت های رویارویی خود را به کار نمی برند.

آسیب پذیری کمال گرایانه :  افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند و چون کامل نیستند خود را بی ارزش و زندگی شان را بیهوده تلقی می کنند.

کنترل بیرونی : افراد افسرده احساس می کنند که وقایع مهم زندگی شان خارج از کنترل آنها است.

الف - نظریه های شناختی افسردگی :

افسردگی از تغییرات نظام شناختی ناشی می شود , فرد افسرده تحت تاثیر برخی از عوامل شناختی خود تجربه ها و آینده اش را با دید « منفی »  نگاه می کند نگرش منفی در همه ابعاد وجود او مانند احساس , تفکر و رفتارش دیده می شود ؛ با خود برخوردی منفی دارد به همین دلیل به تعیین هدف و پیگیری آن بی علاقه می شود و آینده را تیره و تار می بیند و احساس می کند انسانی حقیر . بی ارزش و از لحاظ اجتماعی به عنصری بدرد نخور تبدیل شده است . تفکر منفی به سایر نشانه های افسردگی , مانند , اندوه , رفتار انفعالی , خودخوری , بی نشاطی و میل به خودکشی , کمک می کند؛ در نتیجه دایره بسته ای ایجاد می شود ( تصویر 1-2)و تفکر منفی , روحیه ناخوشایند و انگیزه های منفی یکدیگر را تقویت می کند ( به نقل از قراچه داغی , ترجمه 1382). در توجیه نظام شناختی افسردگی به نظریه های شناخته شده مرتبط با بنیادهای شناختی افسردگی پرداخته می شود.

 

 

تصویر1-2: دور افسردگی : آماج درمان می تواند افکار اتوماتیک منفی و معانی اختصاصی منفی , وضعیت بدنی افسرده باشند. آماج غیر مستقیم مداخلات با پیکان های ضخیم نشان داده شده است. آماج اصلی , خود الگوی طرحواره ای می باشد که با حلقه ای از پیکان های ضخیم احاطه شده است. برگرفته از تیزویل و برنارد , 1993

 

      1- نظریه  بک و تحریف های شناختی

مفصل ترین و جامع ترین توجیه شناختی افسردگی توسط بک، در سال 1976 مطرح شده است (مهریار , 1373). مدل شناختی بک ( بک , 1967 , 1976) بطور طرحواره ای در تصویر 2-2 نشان داده شده است. در این مدل نظر برآن است که تجربه در افراد به تشکیل فرض ها درباره خویشتن و جهان می انجامد و این فرضها یا طرحواره ها , خود, در سازمان بندی ادراک و در کنترل و ارزیابی رفتار مورد استفاده قرار می گیرند( فنل , 1989).

نظریه افسردگی بک مشابه نظریه او درمورد اضطراب می باشد. حوادث منفی قبلی بنا به فرض, در شکل طرحواره هایی در حافظه رمز گذاری می گردند و به موقع وقوع حوادث مشابه , فعال شده و تعبیر و تفسیر اطلاعات جدید را تحت تأثیر خود قرار می دهند. طرحواره های افسردگی شامل اطلاعات گزاره ای ( فرضیه های اساسی ) هستند مبنی بر اینکه « خود» ناتوان , دنیای بیرون پر از مشکلات , و آینده ناامید کننده است. فعال شدن این طرحواره ها دارای دو اثر عمده است  : نخست , بخشی از این اطلاعات در شکل افکار منفی خودکار به صورت غیر ارادی وارد هشیاری می گردد از قبیل  « هیچ کس مرا دوست ندارد» یا « امیدی به آینده نیست » . تأثیر دوم تفکر طرحواره ای آن طوری که بک می گوید ، به خطاهای منطقی که افراد افسرده در ارزیابی موقعیت مرتکب می شوند, مربوط می گردد : آنها بر اساس شواهد محدود و یا حتی متناقض استباط های اختیاری به عمل می آورند, به جای توجه به کل موقعیت , انتزاع های انتخابی از جزئیات می کنند , یک حادثه بی اهمیت و مجزا را به همه موارد تعمیم می دهند, اهمیت حوادث را به شیوه ای غیر واقع گرایانه بیش از اندازه کوچک یا بزرگ می نمایند. , حوادث را به شیوه ای نا مناسب شخصی کرده و آنها را در مقوله های افراطی و متضاد قطبی می کنند. بر طبق نظر بک محتوای ویژه افکار هشیار [2] منجر به یک پاسخ هیجانی ویژه می شود ( کراندل و چامبلس ، 1981) [3] . همسو با این نقطه نظر وی اعتقاد دارد که مراجعان افسرده عقاید تحریف شده و منفی در مورد خودشان ، دنیای پیرامون و آینده می سازند ( فولکمن و لازاروس ، 1984). بسیاری از مردم در فرایند اجتماعی شدن خود, مجموعه ای  از نظرات یا نگرش هایی را پرورش می دهند، که درواقع غیر منطقی هستند، این فرضیات از آن جهت غیر منطقی هستند که مورد حمایت محیط قرار نمی گیرند؛ تحریف های شناختی خطاهای منطقی منظمی هستند که باعث بازنمایی های نادرستی از واقعتیت‌ها  می گردند ( مبینی , 1376) . این تحریف های شناختی شامل موارد زیر است :

  1. انتزاع انتخابی : [4] شخص شواهد برجسته تر و تناقضات را نادیده می گیرد و در مورد یک رخداد بر اساس یک چیز جزئی منفی نتیجه می گیرد.
  2. استنباط دلبخواه [5] : که در آن ارزیابی منفی در غیاب شواهد صورت می گیرد.
  3. تعمیم بیش از اندازه [6] : یک نتیجه کلی منفی از تنها یک رخداد گرفته می شود و به طریقی غیر قابل قبول در موقعیت های غیر مشابه به کار برده می شود.
  4. بزرگتر جلوه دادن [7] ( بعضی وقت ها فاجعه آمیز جلوه دادن [8] نامیده می شود) : که در آن اهمیت یک رخداد منفی بیش از حد برآورده می شود یا بزرگ جلوه داده می شود.
  5. تفکر همه یا هیچ[9]  : تمایل به فکر کردن به مطلق ها ( هر چیزی یا خوب است یا بد و اغلب بد است ) . 

افکار خودکارو خطاهای منظم منطقی منجر به ارزیابی های منفی خود, دنیا و آینده شده و محتوای هشیاری آگاه فرد تیره و خود - ملامتگر[10]   می گردد . درنتیجه خلق شخص افسرده تر می گردد. زمانی که شخص دچار افسردگی خفیف است , افکار منفی با درجاتی از عینیت ارزیابی می گردد, اما در افسردگی های شدید بیماران احساس می کنند که کنترل خود را بر فرآیندهای فکری شان از دست داده اند , ذهن آنها جولانگاه افکار خودکار منفی می گردد و شروع به پردازش طرحواره ای اطلاعات جدید می نماید. ( بروین 1989).

در حالی که نظریه های اضطراب به اکتساب اطلاعات جدید درباره موقعیت های خطرناک تأکید می کنند ، نظریه های افسردگی مکرراًبه مفهوم . « خود پنداره » به عنوان نظامی از دانش یا باورها در مورد خود شخص توجه می کنند. به عنوان مثال در نظریه شناختی – اجتماعی اوتلی [11] و بولتون ( 1985) در مورد افسردگی، فرض بر این است که حوادث معینی از زندگی بدین دلیل فشارزا قلمداد می شوند، که برای « خود » فرد تهدید کننده هستند، در موقعیت هایی که «خود » در نقش یک سری از نقش ها هویت می یابد . یک نقش , از قبیل « مادر خوب » یا یک « نان آور» هویت ویژه ای را فراهم می کند و با اهداف , نقشه ها , و انتظارات شخصی ارتباط برقرار می کند( ص 1377) . اوتلی و بولتون پیشنهاد می کنند که شروع افسردگی به ارتباط بین انتظارهای نقش شخصی و تصدیق این انتظارات توسط کسانی که نقش مهمی را در این روابط بازی می کنند، بستگی دارد. فقدان یکی از اینها ، یا هر موقعیت دیگری که جلوی ایفای نقش مهم برای هویت فرد را بگیرد، ایجاد افسردگی می کند. از سوی دیگر ، آسیب پذیری از دیدگاه آنها به عنوان فقدان نقش های مکمل یا بالقوه ای است که در موارد مربوط به یک فقدان بواسطه آنها می توان اهداف خود تعریفی را دنبال نمود.      

 

 

 

 

 

 

شکل گیری فرضهای ناکارآمد [12]

 

رویداد حساس

 

فعال شدن فرض ها

 

افکار خود-آیند منفی

نشانه های افسردگی

 

 

  جسمی        شناختی          عاطفی        انگیزشی           رفتاری

 

 

 

تصویر 2-2 مدل شناختی افسردگی ( به نقل از فنل)

 

 

2 - فرضیه اسنادی درماندگی آموخته شده

سلیگمن[13] ( 1975) درماندگی را حالتی روانی دانسته که در شرایط کنترل ناپذیر ایجاد می شود شرایطی که در آن پیامد حاصل از واقعه مستقل از پاسخ های موجود است. او در توضیح مصونیت در برابر درماندگی می گوید : در صورتی که فرد قبل از قرار گرفتن در موقعیت درماندگی تجربه کنترل پذیر داشته باشد اثرات درماندگی در امر کاهش می یابد . آبرامسون[14]  , سلیگمن و تیسدیل [15]  (1978). فرضیه درماندگی در انسان را با در نظر گرفتن چهار چوب اسنادی مورد تجدید نظر قرار دادند. آنها فرض کردند، اسنادهای عمومی ، پایدار و درونی درباره علل رویدادهای منفی در تعمیم و مزمن بودن درماندگی و ایجاد نقایص شناختی و هیجانی تاثیر دارند. آبرامسون و همکاران ( 1978) اشاره کردند، که فرضیه درماندگی در چهار چوب اسنادی بهتر می تواند اثرات مصونیت و درمان را توضیح دهد.  

سلیگمن ( 1981) طی یک مقاله خلاصه ای از مدل اصلاح شده اسنادی را ارائه نمود . طبق اظهارات وی در این مدل جدید برای وقوع افسردگی  چهار فرض کافی است ( ویلیامز [16], 1992) :

  1. فرد انتظار دارد که احتمالاٌ یک حالت آزارنده [17] شدید پس از پیش آمدها رخ دهد( یا یک حالت دلخواه پیش آمدها غیر ممکن است )
  2. فرد در مقابل این حالات آزارنده خود را بی دفاع تصور می کند.
  3. فرد سبک اسنادی غیر انطباقی [18] دارد بطوریکه رویدادهای منفی را به علل درونی ، پایدار و کلی و رویدادهای مثبت را به علل بیرونی , ناپایدار و اختصاصی نسبت می دهد. 
  4. هر قدر احتمال  پیش آمدن ، حالت آزارنده و احساس کنترل ناپذیری آن شدیدتر باشد، همانقدر شدت نارسایی های انگیزشی و شناختی بیشتر خواهد بود. به بیان دیگر هر اندازه اهمیت رویداد کنترل ناپذیر برای فرد بیشتر باشد، بهمان میزان شدت نابسامانی عاطفی و کاهش عزت نفس در فرد ، بیشتر خواهد بود. 

به دلایلی مبهم اغلب پژوهشهای بعدی روی فرض سوم تکیه کردند، به این معنی که اصرار دارند سبک اسنادی غیر انطباقی فرد را برای واکنش افسردگی وار در مقابل وقوع رویداد های آزارنده یا عدم وقوع رویدادهای مثبت آماده می کند ( مبینی ، 1376 ) .

افراد افسرده از روی عادت پیامدهای منفی را به علل درونی ، پایدار و کلی نسبت می دهند و رویدادهای مثبت را به علل بیرونی , ناپایدار و اختصاصی . به عبارت دیگر به دنبال شکست، بیمار افسرده خود را سرزنش می کند و چنین می انگارد ، که علت شکست , عمومی و مستمر است؛ و نیز به دنبال موفقیت , اهمیتی برای آن قائل نیست؛ زیرا می پندارد این موفقیت هیچ تاثیر مثبتی در آینده اش ندارد. ماهیت و نوع اسناد برای تجربه آزارنده خاص طبیعت افسردگی را تعیین می کند. اسناد درونی تعیین می کند که عزت نفس فرد تحت تاثیر قرار گرفته است. اسناد پایدار مزمن بودن افسردگی و اسناد کلی عمومیت احساسات افسردگی را تعییین می کند و نیز شدت افسردگی نه تنها به وسیله آزارنده بودن رویداد بلکه توسط اسنادهای شخص نسبت به آن تعیین می شود. در یکی از تجدید نظرهای اخیر از این مدل چنین فرض می شود که سبک اسنادی نه علت لازم و نه علت کافی افسردگی ، بلکه یک علت مؤثر یا عامل خطر ابتلاء به افسردگی در کنار بسیاری دیگر از عوامل قرار دارد ( مبینی، 1376).

 

 

 

3 نظریه ناامیدی [19] افسردگی

آلوی و ابرامسون ( 1988) نظریه درماندگی آموخته شده را به شکل جدیدتری مطرح کردند که در آن ناامیدی به جای درماندگی بعنوان عامل اصلی در بروز افسردگی تبیین شده است. ( مبینی 1376).

در نظریه ناامیدی افسردگی علل بر طبق روابط ترتیبی آنها در ارتباط با شروع علائم بیماری از همدیگر تفکیک می شوند.علل دور از وقوع و علل نزدیک به وقوع،  علل دور از وقوع [20] که در ردیف سبب شناختی افسردگی جلوتر عمل می کنند، در این نقطه از ترتیب علی هیچ تظاهری از علائم افسردگی دیده نمی شود. از طرف دیگر علل نزدیک به وقوع [21] که نسبتاٌ دیرتر عمل کرده و کمی قبل یا همراه علائم این بیماری رخ می دهند. نظریه ناامیدی افسردگی صریحاٌ تأکید می کند ، که افسردگی یک اختلال ناهمگون است و علاوه بر ناامیدی عوامل دیگر نیز از عوامل کافی برای وقوع افسردگی هستند


[1] Unrealistic dependency

[2] conscious

[3] Grandell & chambless

[4] Selective abstraction

[5] arbitrary inferences

[6] Overgeneralization

[7] magnification

[8] catastrofication

[9] all – or – none thinking

[10] self - critical

[11] oatley

[12] dysfunctional

[13] Seligman

[14] Abramson

[15] Teasdale

[16] Williams

[17] aversive

[18] maladaptive attributional

[19] hopelessness theory

[20] proximal

[21] distal

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و عزت نفس و عوامل مداخله گر

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و نارضایتی شغلی

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و نارضایتی شغلی

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و نارضایتی شغلی

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و نارضایتی شغلی

پیشینه و مبانی نظری افسردگی و نارضایتی شغلی
دسته بندی علوم انسانی
فرمت فایل doc
حجم فایل 43 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 56

پیشینه و مبانی نظری افسردگی ونارضایتی شغلی 56 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.

 

مبانی نظری وپیشینه افسردگی ونارضایتی شغلی

 

فهرست مطالب:

 

پــیشینـه تــحقیــق

تعریف افسردگی :

حالت احساس افسردگی :

به کدام دلایل احتمال ابتلای زنان به افسردگی بیشتر از مردان است؟

نظریه های مربوط به افسردگی :

نظریه های زیست شناختی :

درمان براساس نظریه های زیست شناختی :

الکترو شوک درمانی :

دیدگاه روان پویایی :

نظریه یادگیری و افسردگی :

نقطه نظر شناختی :

نظریه شناختی بک درباره افسردگی :

درماندگی شناختی برای افسردگی :

دیدگاه اصالت وجودی – انسانگرایی درباره افسردگی:

پیشینه و ادبیات تحقق:

تاریخچه راهنمائی شغلی :

شیوه پیشگیری از افسردگی شغلی :

علل استرس شغلی چیست؟

مضرات بالقوه تأثیر بهداشتی استرس شغلی چیست؟

چگونه می توان استرس را در محیط کار کنترل نمود؟

مداخله مدیریت استرس :

برای جلوگیری از فرسودگی روانی خونسردی خود را حفظ کنید :

هر کدام از موارد بالا نشانه ای از فرسودگی روانی هستند :

اگر به موارد زیر توجه کنید، شاید از افسردگی رنج ببرید :

علائم جسمی هم شامل این موارد هستند :

لزوم توجه به خود :

سروکار داشتن با استرس :

سرگرمی نیز کلید حل مشکلات است :

اولین قانون زندگی این است که :

غلبه مؤثر بر استرس :

 

 

 

 

 

 

فصـل دوم

پــیشینـه تــحقیــق

 

 

 

 

 

بعد از وارمی چندین کتاب و نشریه و مجله به پژوهش ها ئیکه دقیقاً در رابطه، افسردگی و ارتباط آن نگرانی های شغلی انجام شده باشد دست نیافتم لذا تصمیم گرفتیم در این زمینه به تحقیقاتی که به صورت مستقل در رابطه، افسردگی انجام شده اشاره کنیم. آمار موسسه بهداشت روانی آمریکا در سال 1972 نشان داده است که شیوع افسردگی در بیمارستان های روانی 10 درصد در بیمارستان های خصوصی 37% در بخش روانی بیمارستان های عمومی 10% و در بیمارستان های خصوصی سرپایی 7 درصد بوده است.

تحقیقاتی که بولبی انجام نشان می دهد که در انسان و حیوانات عالی ترا افسردگی بعلت دوران طولانی تر وابستگی بهخ ما در مقایسه با سایر حیوانات بیشتر است یعنی از دست رفتن نقش مادری است که کودک افسردگی را در درجات ضعیف به صورت یک طرح رفتاری نزدیک به طبیعی و در موارد یا رویا ور شدن شدید به صورت افسردگی مرضی نشان می دهد تحقیق دیگری در سال 1968 همزمان با هدف شدن طرح مرکز مشاوره و راهنمایی دانشجویان دانشگاه متداول برای تصویب به هئیت اضای دانشگاه همین محقق پرسشنامه دیگری که کوتاه تر بود در مورد ملزمی مرکز مشاوره و راهنمایی بین 140 مقدار از دانشجویان سرویس های نهاد دانشکده مداجعه می کردند توزیع نمود. در این پرسشنامه ضمن معرفی مرکز مشاوره و راهنمایی از دانشجویان نظر خواهی شد که مشکلات فکری عاطفی روانی خود، شرح کنند نتایج نشان داد که این دانشجویان به درجات مختلفی از افسردگی رنج می برند.

پژوهشی دیگری نیز توسط پژوهشگران دانشگاه پسلونیا آمریکا نوشته شده است که دکتر دیوید یرنز در کتاب روان شناسی افسردگی به آن اشاره نموده است. این پژوهشگران در زمینه علل و درمان افسردگی تحقیقاتی انجام داد.

براساس تحقیقات انجام شده فرد افسرده خود را بازنده بی کفایت می بیند که به حکم تقدیر ناکامی و محدودیت و ذلت و شکست را بپذیرد و معلوم شد که افسرده حاصل اختلال فکری است. فرد افسرده درباره خود و محیط آینده اش اثر گذاشته اسباب افسردگی و تکدر فاصله او را فراهم می کند.

حرفه : حرفه معمولاً رشته از کالا هائی اطلاق می شود که فرد در سرتاسر عمر بدان اشتغال می ورزد. فرد ممکن است در تمام عمر به طور ثابت به یک حرفه ادامه دهد و گاهی نیز در طی زندگی به تغییر حرفه اش اقدام نماید.

شغل: عبارتست از موقعیتهای شبیه به هم در یک موسه، اداره یا کارگاه می باشد. به عنوان مثال اگر در یک مدرسه سه نفر مشاوره اشتغال داشته باشند- مجموعه سه موقعیت در مدرسه شغلی به نام مشاوره مدرسه را تشکیل می دهد.

موقعیت : عبارتستس از مجموعه فعالیتها، وظایف و تکالیفی که به وسیله فرد احراز می شود. و همچنین طبق تعریف وزارت کار و امور اجتماعی شغل مجموعه ای از وظایف و مسئولیتهاست که انجام آن ها از طرف مقام صلاحیتداری به شاغل ارجاع می شود. و صرف تمام یا قسمتی از وقات کاری اوست شغل ممکن است بلاتصدی یا دارای متعدی باشد در هر صورت محل سازمانی شغل پست سازمان نامیده می شود.

افسردگی : هیچ انسانی و اضطراب و تشویش و نگهبانی مصون نیست هر فردی عمر خود بالاخره معلم ناگوار محدودیت، یاس و سرماخوردگی و ماتم را مزه می کند چون هیچوقت یک بیماری هر قدر هم شایع باشد قادر نخواهد بود همگی افراد یک جامعه را مبتلا کند بنابراین حمالات فوق به هیچ وجه نمی توانند بیماری تلقی شوند. بلکه در واقع یک نو واکنش در مقابل حوادث ناگوار و زندگی به حساب می آیند.

این بیماری در طی اعصا و قرون به نامهای متفاوت نام برده شده است در کتب طب قدیمی ایران بیماری به مالیخولیا نام برده شده و داستانهای زیادی راجع به آن نوشته شده است لغت مالیخولیا هنوز به گروه معینی از افسردگیها نست داده می شود. بشر اولیه آنرا به نفرین خدایان و یا لعن شیاطین نسبت داده و نامهای گوناگون به آن اطلاق نموده است و هر فردی بر حسب سلیقه و اطلاع خود به نوعی این بیماری را بیان کرده است.

تعاریف متعددی درباره افسردگی از دیدگاههای مختلف ارائه شده کلمه افسردگی به معنی پریشانی و انحطاط است.

افسردگی از دیدگاه پزشکی عبارتست از کاهش نیروها و فعالیتهی جسمانی و روانی بر اثر ناراحتی و اندوه از دیدگاه روانشناسی حال غم انگیز و اندوهگین است کهبا احساساتی حاکی از تهدید، گناه، ناامیدی، اندوه همراه است.

از نظر جامعه شناسی، افسردگی انسانها در دوره ای از زندگی خود به نوعی و آن مبتلا نیست به فقدانها و کمبودهایی است که براثر مشکلات و مسائل اجتماعی حاصل می شوند. بطور کلی می توان افسردگی را نوعی واکنش عاطفی نسبت به وضعیت کننده نا امید کننده ومحرومیت زا و فشار آور دانست که با افکار و احساسات نامطلوبی نظیر ترس، اضطراب، بی کفایتی و نیز اختلالات جسمی همراه است.

تعریف افسردگی :

هم افسردگی که خصوصیات آن عبارتست از اندوهگین و در بعضی از موارد تقلیل فعالیت و هم مانی (شیدایی) که مشخصات آن اغلب به صورت تهییج یا افراط در کار و فعالیت است تحت عنوان اختلالات عاطفی قرار می گیرد و یکی از این دو افسردگی بسیار شایعتر است.

رفتار افسرده بدون هیچ جمله مانیایی می تواند زیر عنوان مختلف تقسیم بندی شود. اگر افسردگی یک حادثه معین زندگی باشد و هنگامی که تاثیر این حادثه از بین برود افسردگی در طبقه اختلال سازگار با خلق و خوی افسردگی قرار می گیرد و شخص به عنوان فرد مبتلا عاطفی مورد توجه واقع نمی شود. اگر افسردگی زیاد باشد. اختلال افسردگی شدید نامیده می شود. اگر شدت آن کمتر است یا کاملاً فرد عاجز و ناتوان نیست اختلال دیتمیک (افسرده خونی مزمن) یا طبق اصطلاح قدیمی آن نو رز افسردگی نامیده می شود. بعضی محققان اختلالات عاطفی را اختلالاتی می دانند که فقط به صورت یکی قطبی باشد. اختلالاتی که شامل حمله های مانی و افسردگی شدید باشد اختلال دو قطبی نامیده می شود. ولی اگر تا حدودی خفیفتر باشد اختلال ادواری خوانده می شود.

حالت احساس افسردگی :

اصطلاح افسردگی در صحبتهای برای توصیف یک حالت احساسی یک واکنش نسبت به یک موقعیت و یک سبک اختصاص رفتار مشخص مورد استفاده واقع می شود. احساس افسردگی به صورت غمگینی شناخته شده است. برای اکثر افراد به نظری می رسد که افسردگی تنها به صورت یک اندوه و ناشایستگی موقتی است که وقتی اوضاع تغییر کند ناپدید می گردد.

نوع دیگر افسردگی واکنش ماتم زدگی یا داغدیدگی است نوعی اندوهگینی که به دنبال مرگ یکی از افراد خانواده یا یاسی که با از دست دادن یک موضوع عشقی به وقوع می پیوندد. پس از دست دادن یک منسوب معتبر، اکثر بازماندگان تجربه ای را احساس می کنند که معمولاً ماتم زدگی نامیده شده است. این موضوع کاملاً طبیعی است. در واقع عدم ظهور واکنش ممکن است برای فرد در طولانی مدت بد باشد. خصو.صیات معمولی ماتم زدگی عبارت است از ناراحتیهای بدنی از قبیل آه کشیدن، کوفتگی گلوف احساس از خالی شدن توی دل و احساسی از ضعف ماهیچه ای.

شاید افسردگی مشکلی باشد که در بین افرادی که دارای مسائل روان شناختی هستند وجود دارد.

بررسیهای اجتماعی نشان می دهد که میزان با نمتای از افسردگی در بین کسانی ملاحظه می شود که برای مسائل خود در جستجوی کمک بر نیامده اند. در یک بررسی با لنسبه جدید لوس آنجلس بیشتر از 19 درصد بزرگسالان در زمره افراد افسرده قرار گرفتند (مزریچر و دیگران 1981) در این عده تعداد زنان افسرده 2برابر عده مردان افسرده و عده افسردگانی که از لحاظ اقتصادی در بیشترین سطح بودند سه برابر کسانی بود که در بالاترین سطح اقتصادی قرار داشتند. سایر محققان میزانی کمتر از آنچه برسی لوس آنجلس نشان داده است اعلام داشته اند مثلاً یک برسی در نیومون نشان داد که 8/6 درصد از افراد مورد تحقیق در موسسه کانکتی دارای افسردگی خفیف یا شدید بوده اند ( ویس من و دیگران 1981). اختلاف درصدها می تواند تا حدودی به این دلیل باشد که معیارهای نهایی متفاوت برای افسردگی به کار رفته است و تا حدودی هم به دلیل جوامع آماری که مورد بررسی قرار گرفته اند افسردگی یک مسئله مهم جهانی است در یک مطالعه داز مدت که درباره کسانی که از 1895 تا 1897 در اسیلند متولد شده بودند صورت گرفت ( مگلیسون 1978 ) شانس یک در هشت وجود داشت که در بعضی مواقع این افراد قبل از رسیدن به 75 سالگی نوعی اختلال عاطفی داخل هر ساخته باشند نتایج حاصل از تعداد دیگری بیانگر مطالعات بیانگر آن است که خطر افسردگی یک قطبی برای مردان 8 تا 13 درصد و برای زنان 20 تا 26 درصد است اختلال دو قطبی کمتر متداول و خطر آن کمتر از یک درصد ( در این مورد نیز خطر ابتلاء برای زنانبیشتر از مردان است ابوید و مزمن 1981)

به کدام دلایل احتمال ابتلای زنان به افسردگی بیشتر از مردان است؟

زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می شوند در واقع نسبت افسردگی در زنان دو برابر مردان است. اختلاف افسردگی در میان دو جنس در موارد مربوط به اثرات بالینی بیماران مورد درمان واقع شده، برسیهایی اجتماعی افرادی که تحت درمان نبوده اند. مطالعات منجر به خودکشی و اقدامات مربوطبه خودکشی، یا واکنش نسبت به داغدیدگی ملاحظه گردیده است (مکرمن و وندنس 1980) این تفاوت افسردگی در بین دو جنس نه فقط در ایالات متحد و کانادا یا اروپای غربی بلکه به صورت جهانی وجود داشته.

دانلود پیشینه و مبانی نظری افسردگی و نارضایتی شغلی